مسیحیت همانند بیشتر ادیان در بستری رشد و نمو کرد که ادیان و فرهنگ­های متعددی قبلاً در آنجا حضور داشتند. در وهلۀ نخست، باید گفت این دین از دل یهودیت به وجود آمد و به همین دلیل، عناصری از آن برگرفت. افزون­بر این، وقتی مسیحیت بعدها وارد اسکندریه مصر و سپس اروپا شد تحت تأثیر فرهنگ­ها و جهان­بینی­های آن سرزمین­ها قرار گرفت. بدین ترتیب فرهنگ یونانی دومین عنصری است که نشانه­ هایی از نفوذ آن در مسیحیت به چشم می­خورد. همچنین تعدادی از پدران کلیسا از قبیل یوستینوس، اوریگنس، کلمنس اسکندرانی و … پیش از گروش به مسیحیت، در فلسفۀ یونانی تحصیل کرده بودند. اینان نگاه یونانی به جهان، انسان و وجود را وارد دین مسیحیت کردند. البته مسیحیان از همان ابتدا مخالفت خود را با تعالیم فلسفه یونان نشان می­دادند. برای نمونه، پولس در رساله­های خود از دو نوع حکمت الهی و انسانی سخن به میان آورد که اولی انکشافی و الهامی است اما دومی زوال­پذیر و ساخته انسان است. با این حال، تأثیرات یونان حتی در سبک نوشتاری آثار مسیحیان اولیه قابل تشخیص است؛ یعنی در طبقه ­بندی علوم، نگارش خطابه­ها و مباحث الهیاتی مثل تعالی خداوند و ارتباط او با جهان، نشانه­ هایی از نفوذ یونانی به چشم می­خورد. در روم نیز

خرید اینترنتی فایل متن کامل :

 

 پایان نامه و مقاله

 مسیحیان با پیروان آیین میترا و سایر ادیان رومی مواجه شدند و عناصری هم از آن أخذ کردند. آیین گنوسی چهارمین عنصری است که می­توان در رابطه با مسیحیت باستان بر آن تأکید کرد. اینکه نهضت مذکور پیش از مسیحیت به وجود آمد یا پس از آن، به طور دقیق مشخص نیست. تعدادی از آثار گنوسیان پیشا­مسیحی بودن آن را تأیید می­ کنند، در حالی که تعدادی دیگر دلالت بر این دارند که آیین مذکور پس از مسیحیت ظهور کرده است. با این حال، با توجه به اسناد و آثار موجود می­توان گفت آیین گنوسی احتمالاً پیش از مسیحیت وجود داشته اما پس از دین مسیح آن را بستر مناسبی برای رشد و تطور خود یافته است.

هدف ما در این تحقیق بررسی تقابل الهیات رسمی مسیحیت با آموزه­های گنوسیان است. از آنجا که در سدۀ چهارم میلادی قرائتی رسمی از الهیات مسیحی در طی شوراهای متعدد کلیسایی به وجود آمد، ما نیز تعالیم مسیحیان را تا قرن مذکور مورد توجه قرار خواهیم داد. بنابراین، سعی خواهیم کرد تقابل الهیات رسمی مسیحیت با آیین گنوسی درباره موضوعات و مفاهیم الهیاتی را نشان دهیم.

روشی که در این تحقیق در پیش گرفته­ایم بیشتر تاریخی و تحلیلی است؛ یعنی ضمن بررسی تاریخی آموزه­های مسیحیت و نهضت گنوسی سعی کرده­ایم تفاوت­ها و تشابهات موجود را نیز نشان دهیم. به عبارتی دیگر، صرفاً به توصیف شخصیت­ها و آموزه­ها اکتفا نشده است، بلکه سعی بر این بوده که اختلاف و اتفاق نظر هر دو گروه و دلیل موافقت و مخالفت آنها بر اساس منابع و مستندات موجود بررسی و تحلیل شود. از آنجا که گنوسیان بر خلاف مسیحیان فاقد نظام الهیاتی منسجم بودند، دیدگاه ­های الهیاتی یکپارچه­ای ندارند. اینان در میان خودشان نیز در مورد باورهای خود اختلاف نظر داشتند. ما ضمن معرفی و تحلیل دیدگاه ­های آنان خواهیم کوشید تا حد ممکن به جمع­بندی مطلوبی دست یابیم.

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...